درجلسه ي امتحان عشق من ماندم ويک برگه ي سفيد*
يک دنياحرف ناگفتني*
يک بغل تنهايي ودلتنگي*
دردل من ودراين کاغذ کوچک جانميشود*
دراين سکوت بغض آلودفقط کوچکي ازهوس سرسره بازي ميکند*
وبرگه ي سفيدم عاشقانه قطره ي اشکم رابه آغوش ميکشد*
عشق تونوشتني نيست....*
دربرگه ام کنارآن قطره اشک يک قلب کوچک ميکشم*
وقت تمام است برگه هابالا!
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
آمار سایت